دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور گفت: زیست بوم گرایی و توجه به میراث ناملموس یکی از نهاده های مولد اقتصاد فرهنگ بنیان و جهش تولید بر بستر مشارکت مردم است، چون مردم با آن زیست کردند البته باید دولتمردان کمک ...

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، برنامه صف اول شبکه خبر با موضوع برگزاری نخستین آیین جهانی افطار ملل در ایران،  میزبان مجید امامی دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور بود.

سوال: آقای امامی بفرمایید: 
امامی: خیلی تبریک می گویم شاید موضوع جلسه ای که و بحثی که و گزارشی که امشب داریم اتفاقا خیلی هم مرتبط باشد با یکی از زیباترین و بزرگترین آیین های مسلمانان و مردم ایران یعنی عید فطر و کلیت این که واقعا نسبت حیات و توسعه فرهنگی ما با این آیین ها و با این میراث ناملموس چیست؟ چون گاهی میراث ساختمان است و گاهی میراث یک عادت و سنت و رویه و رفتار است و این ها است که اساسا منبع حیات و توسعه می تواند باشد و طبعا پاسداشت، حفاظت، گسترش و بهره گیری از آنها هوشمندانه ترین مسیر برای هدایت فرهنگی جوامع می تواند باشد چیزی است که جهان هم به این توجه کرده لذا استحضار دارید که بیش از ۳۰ سال است که کنوانسیون پاسداشت میراث ناملموس توسط بیش از ۱۸۰ کشور پذیرفته شده و جالب است که با این که محدودیت در ثبت میراث ناملموس در این کنوانسیون هست، جمهوری اسلامی ایران به صورت فردی یا مشترک و همتی که دوستانمان هم همواره در وزارت میراث داشتند و من در شورای فرهنگ عمومی همیشه در خدمت آن عزیزان بودم ما الان رتبه ی پنجم جهان را در ثبت میراث ناملموس، یعنی همین آیین ها و سنت ها و رفتار ها و رویه هایی که غیر از ساختمان است، غیر از فضای کالبدی است داریم و این افتخار بزرگی است برای ایرانی ها.

علیرغم این که سال ها ما بهرحال متوقف بوده فرآیند ثبت مان، الان رتبه ی پنجم را داریم در ثبت میراث از جمله یکی از آخرین آنها که باید امشب دیگر دوباره آن را تبریک گفت در پایان ماه رمضان، ثبت افطار و طبعا سنت های ماه رمضان به طور مشخص افطار و غذا های افطار در میراث ناملموس جهانی است که این در اجلاس گذشته انجام شد و ما خبر آن را ماه رمضان امسال و همین شب ها اعلام کردیم. 


سوال: قدم بعدی بعد از ثبت این میراث های ناملموس چیست؟ 
امامی: من باز هم تاکید می کنم که میراث ناملموس یک دکور یا یک عکس در کتابخانه ها برای خاطره بازی نیست فقط، میراث ناملموس چه آنجایی که، می دانید مثلا ما در همین پرونده ی اخیر مهارت ساخت و نواختن عود بعنوان یک سازی که در جنوب ایران با تمدن جنوب ایران عجین است گاهی موسیقی است، گاهی غذا است، مثلا می دانید از ایران نان لواش ایران هم ثبت میراث ناملموس شده ده ها سال قبل، یا مثلا در جشن ها مثلا جشن سده الان در مسیر است هنوز ثبت نشده است، این ها فقط کتابخانه ای نیستند، این ها اقتصاد و تمدنی را می آفرینند که اتفاقا می تواند مسیر پیشرفت کشور ما باشد، الان مقام معظم رهبری امسال را یک قیدی به بحث جهش تولید اضافه کردند آن چیست؟ مشارکت مردم، در واقع زیست بوم های مختلف و اقلیم های مختلف فرهنگی ایران که متاسفانه نگاه خطی به توسعه و نگاه لیبرال به توسعه که هنوز هم در کشور ما و نظام برنامه ریزی کشور ما هست نمی خواهد به این توجه بکند، اتفاقا تنوع های فرهنگی و خاصیت ها و شرایط زندگی متنوع خاص خودشان را دارند که اگر به آن توجه بکنیم اتفاقا منبع تولید واقعی و رفاه است ولی مثلا نظام توسعه چه کار می کند؟ می گوید می روم این جا کشت و صنعت راه می اندازم خراب می کند رویه ی هزاران سال زندگی تمدنی مردم را، یا مثلا چه کار می کند؟ می گوید می روم آنجا کارخانه صنعتی درست می کنم یک شهرک صنعتی درست می کنم در صورتی که هزاران سال زن های آن محل و آن روستا با بافت خیلی از اشیاء یا بافت لباس، بافت خیلی وسیله ها، داشتند ارتزاق می کردند، مردان آن روستا با زنجیره ای که در محصول انار وجود داشته زندگی خودشان را اداره می کردند.

البته باید ما کمک کنیم که این رشد بکند، ببینید این جا کار ما است کار فرهنگ است، اتفاقا یک موضوع دیگری که باید در چارچوب سیاست های دولت امشب به آن اشاره کنیم و آن هم همین ماه رمضان اعلام کردیم روز طبیعت اعلام کردیم این را و نشد که دیگر خبری کنیم، ثبت ۷ تا روزمحصول در تقویم رسمی کشور است. یکی از این محصولات انار است، حالا من روز آن را الان برای شما می خوانم، با ابلاغ آقای رئیس جمهور بعد از طی مراحلی ما در تقویم رسمی مان روز گندم و نان داریم روز گل محمدی و گلاب داریم من بعد، روز عسل داریم، روز انار داریم، روز زعفران داریم، روز خرما داریم، البته ۷ محصول خیلی خیلی استراتژیک باغی در این دور، اگر زنجیره ی همان انار مردم درست که در واقع گفتم قسمت فرهنگی آن را بفهمیم، درست مورد توجه نظام توسعه قرار می گرفت اتفاقا مردم خودشان می توانستند تولید را محقق کنند، لازم نبود مرتب دست به دهان دولتمردان باشند که بیایند تو را به خدا برای ما شغل درست کنید تو را به خدا برای ما یک کارخانه بزنید بچه های ما سر کار بروند.

ما می گوییم زیست بوم گرایی و توجه به میراث ناملموس که می دانید بخشی از میراث ناملموس دانش های سنتی است، همین الان یکی از مواریث سنتی ایران که ثبت جهانی شده، دانش لنج سازی است، متاسفانه دارد از دست می رود، البته بر اساس همین کنوانسیون ما موظفیم هر کاری می توانیم، حالا من مجددا از عزیزانمان در وزارت راه و سازمان دریانوردی و کشتیرانی، چون واقعا تلاش دوستان، البته دوستانمان در استان های جنوبی مسئول هستند، متاسفانه استادکار های لنج سازی، می دانید یک دانش سنتی بی نظیر است، هزاران سال است برای ایرانیان است، دانش مدرن کشتی سازی آمده به دلایلی ولی هنوز مورد اقبال می تواند باشد، اگر ما زنجیره ی ارزش لنج سازی را پیدا بکنیم، اگر ما بدانیم که هنوز بسیاری از مردم در دنیا دوست دارند ولو شده یک بار در عمرشان در یک لنج سنتی سفر کنند نه فقط یک کروز یا یک کشتی مدرنی که، اتفاقا این بازگشت به سنت ها یک روند جهانی دارد. ما چرا باید فقیر داشته باشیم در قشم، چرا باید در استان های جنوبی فقیر داشته باشیم؟ و مردم هم لنج سازی دارد یادشان می رود یا یادشان رفته، استادکار های لنج سازی دیگر آخرین هایشان را داریم حیات بابرکت شان را داریم، هشتاد ساله اند نودساله اند.

می خواهم بگویم اتفاقا میراث ناملموس یکی از نهاده های مولد اقتصاد فرهنگ بنیان و جهش تولید بر بستر مردم است، چون زندگی مردم است و مردم با آن زیست کردند کیف کردند، همین نوروزی که پشت سر گذاشتیم اگر اقتصاد نوروز نبود هزاران سال بقا پیدا می کرد؟ اقتصاد نوروز چیست؟ اقتصاد نوروز آن جایی است که بازار رونق پیدا می کند و فرهنگ نوروز چیست؟ در فرهنگ نوروز طهارت، صله رحم، نو شدن، انس با طبیعت، آشتی با طبیعت، ما چه می خواهیم از نظام فرهنگی مان؟ حالا اگر جای نوروز یک چیز دیگر می نشست اسمش را نمی خواهم بیاورم این چیز هایی که در تقویم غیررسمی مان مثلا در زمستان گاهی اسم آن را می شنویم و می بینیم ما مشکلی با آن نداریم ولی هیچ نسبتی با تاریخ ما ندارد، با اقتصاد خود ما هم نسبتی ندارد. 


سوال: مخصوصا با شکل جدید آن، وگرنه با شکل قدیم آن مثلا کسی مشکلی ندارد. 
امامی: الان شما فرض کنید من موارد وارداتی منظورم بود، جشن چی چی و. ولی نوروز که خدا را شکر باز دولت، باز می گویم این جزو بیست و سه چهار تا برنامه تحول دولت است که باید آیین های ایرانی و اسلامی توسعه پیدا کنند، بر بستر آن نشاط اجتماعی گسترش پیدا کند همین نوروز، باید برای نوروز کار کنیم و نوروز را جهانی کنیم، نوروز ثبت جهانی هم هست، نوروز جزء تقویم آیینی سازمان یونسکو است، ۱۲ کشور محور نوروز هستند. الان خدا را شکر از سال گذشته یک جام ورزشی نوروز، البته قبلا هم بود بازطراحی کرد ویژه بانوان و زنان، جام بین المللی ورزش های نوروز طراحی شد که در سال ۱۴۰۱ انجام شد در سال ۱۴۰۲، چون خورده بودیم به ماه مبارک رمضان در ۱۶ خرداد افتتاحیه آن است، حالا انشاالله آقای وزیر ورزش اخبار آن را خواهند داد، در تبریز هم امسال جام برگزار می شود از بیش از فکر می کنم ۵۰ کشور در بیش از ۱۴ رشته ورزشی دارند می آیند، این خیلی خوب است، در واقع جهان بواسطه ی یک مسابقات ورزشی به نام نوروز با فرهنگ نوروز باید آشنا بشود و این اقتدار معنوی ما و نفوذ فرهنگی .. دیپلمات ما هم که نشسته در سفارتخانه اگر نفوذ معنوی داشته باشد موفق می شود لذا می خواهم بگویم اساسا ثبت میراث ناملموس یا ثبت حافظه ی فرهنگی در تقویم ملی که کار ما در شورای فرهنگی عمومی، این دومین جدی تر، اولی یک کار بین المللی است این ها هیچ بیگانه با توسعه و پیشرفت اقتصادی و معیشت مردم نیست، فقط باید چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید و متاسفانه پیش از این این طور نبود. 


سوال: این جور دیگر باید دید، چه کسی باید جور دیگر ببیند؟ 
امامی: نظام برنامه ریزی توسعه کشور. 


سوال: سوال من این بود که قدم بعدی چیست؟ این ها را آمدیم ثبت کردیم حالا پز ثبت کردن این ها را شاید مثلا بشود یک جایی در یک مرحله ای داد، ولی به حدش باید یک چیزی دست مردم را بگیرد. 
امامی: مثلا در حوزه توسعه گردشگری مخصوصا گردشگری غذا، حتما ما باید به سمت این برویم که تور های ویژه ی ماه رمضان برای مواجهه ی مردم جهان و سیاحان مختلف با آیین های مختلف ماه رمضان و گردشگری غذا هم، چون خیلی مهم است، غذا های ماه رمضانی مردم ایران راه بیفتد و این در دنیا هست، الان تور می برند به خاطر فلان ویژگی غذایی که فلان نقطه ی جهان دارد که مثلا این غذا ها را استفاده کنند در عرصه ی بازار مثلا می گویم همین روزمحصول ها، مثلا وقتی زعفران نامگذاری می شود یا وقتی که شما می روید مثلا به سمت ثبت گل محمدی و گلاب، اولا توجه ملی به این نهاده ی تولیدی، توجه ملی را ما جلب می کنیم به صنعتگران این حوزه، همین الان ما امسال اولین روز گل محمدی و گلاب که انشاالله ۳۱ اردیبهشت ماه مردم منتظر آن باشند در همان حوالی، همیشه البته جشن برداشت گل محمدی همیشه در قمصر کاشان و البته در استان فارس در نورآباد داریم و در خیلی از مناطق دیگر، در واقع امسال یک رویداد دانش بنیان در خصوص شرکت های دانش بنیان و فرهنگ بنیان حوزه ی گلاب و عطر دارد برگزار می شود همین دوستان و همکاران من پیگیری کردند این را ما قبل از عید در کاشان بودیم برای جلسه شورای سیاستگذاری این رویداد، بعد پشت بند آن سرمایه گذار توجه بیشتری می کند به حوزه ی این نهاده ی فرهنگی اقتصادی تولید ملی ما، یعنی گل محمدی.

همین الان ما می دانیم که صنعت اسانس و البته در مقابل خام فروشی، ما خام فروشی داریم می کنیم حتی اسانس مان، و می دانید بسیار پرارزش است اسانس ما که به فرانسه می رود از همین کارخانه های قمصر و کاشان دارد الان کیلو کیلو اسانس می رود به خارج از کشور، اگر توجه کند نظام اقتصاد ملی و مردم ما باز می گویم مردم محور توسعه ی فرهنگ بنیان هستند، اگر بیایند برگردند شرکت های تعاونی راه بیفتد، تولید خانگی راه بیفتد، بسیار بسیار ما فرهنگی می دانیم تولید خانگی، تولید خانه محور و تولید دانش بنیان، فناوری حرف اول را می زند، چون جهان عوض شده است نمی دانیم در ها را به روی خودمان ببندیم اگر برویم به این سمت که این اسانس را به عطر تبدیل کنیم و برویم به سمت بسته بندی، چند میلیون دلار در سال عطر و ادکلن قاچاق یا غیر قاچاق فکر می کنید وارد کشور می شود عدد های دوستان ما در ستاد قاچاق هست البته معمولا ما این عدد ها را ضربدر سه و گاهی اوقات ضربدر پنج و گاهی اوقات در بیشتر ضرب می کنیم واقعیت این است که ما مصرف کننده ی خوشبو کننده ها در کشورمان هستیم و داریم نفت می فروشیم خوشبو کننده ای را وارد می کنیم که ماده موثره آن را خودمان از بیش از ۱۶ گل معطر ایرانی داریم داریم صادر می کنیم، من رفتم دیدم کارگاه هایی که دارند اسانس تولید می کنند پیش خرید کرده شرکت فرانسوی اسانس را و در این فصل بهار اواخر بهار، پس ما در نظام فرهنگی کشور. 


سوال: بعد ما فقط گلاب را می شناسیم و گلاب هم تازه مثلا یک جوری نگاهش می کنیم که یعنی.
امامی: ما فقط یکی از آنها را می شناسیم که باز به فرهنگ ما خیلی مرتبط است، الان یک نفر مثلا برای خوشبویی به خودش گلاب بزند خدایی نکرده، البته در فرهنگ غذایی ما گلاب خیلی بیشتر نقش دارد و البته در بویایی ولی ممکن است بگوییم نسل جدید ما نسبت به گلاب آن حس خوش را ندارد آن حس معنوی را ندارد ولی نسبت به فلان معطر و فلان عطر و فلان ادکلنی که حالا فلان اسم و رسم هم دارد  البته باید ویژند سازی بکنیم البته باید فرهنگ سازی بکنیم، ما گام اول را برداشتیم با ثبت روز گل محمدی و گلاب، البته خدا را شکر عزیزان مان در انجمن های ملی، آنها باید بیایند این جا صحبت کنند انشاالله، انجمن عسل، انجمن ملی گلاب ایران، خیلی استقبال کردند از این اقدامی که با همکاری دوستان مان در وزارت جهاد کشاورزی هم بود، گام های بعدی فرهنگ سازی است ولی مطمئن باشید محصولات باغی ایران، تولیدات سنتی ایران، همین الان اگر هنرمند، الان گفتم عود ثبت جهانی شده است، جزو پرونده های قبلی بوده، من دوست داشتم بعضی از این ثبت های جهانی را برای شما می خواندم.

اگر واقعا ساخت این ساز راه می افتاد در همین قبل از عید جشن اعلام این میراث ناملموس ایران زمین، یعنی عود نوازی، در جزیره ی قشم برگزار شد همکاران من بسیار بسیار دوستان منطقه جشن خوبی را برپا کرده بودند، اما آیا کافی است؟ نه، باید بتوانیم به صادرات هم هنرمان و هم خود این ساز بپردازیم، باید طبعا برویم به سمت شهرک های صنایع خلاق، دارد زیرساخت آن فراهم می شود اخیرا هم شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه ی خیلی خوبی را داشت که آیین نامه ی آن دارد در وزارت فرهنگ با همکاری عزیزان مان در جهاد دانشگاهی نوشته می شود، شهر جهانی صنایع خلاق ایران، که البته امیدوارم پردیس های مختلفی داشته باشد. 


سوال: الان عود را که گفتید برای آن روز تعریف شده است؟ 
امامی: نه این دو تا بحث است، عود ثبت شده فهرست شده، در فهرست میراث ناملموس کشور های جهان رای دادند که یک میراث ناملموس بشری است و باید حفظ بشود. 


سوال: و ایرانی است؟ 
امامی: بله به نام ایران است البته بعضی از این مواردی که گفتم ما را به رتبه ی پنجم رسانده مشترک است مثلا همین افطار را ما مشترک با ازبکستان، آذربایجان و ترکیه ثبت کردم که نمی دانم تصاویر پخش می شود یا نه، ما پریشب در واقع برای اعلام این یک ضیافت افطار برای سفرا و دیپلمات های ایران به میزبانی اقای وزیر فرهنگ، رئیس شورای فرهنگی برگزار کردیم و بسیار برای آن ها جالب بود و به آنها گفتیم این یک ضیافت افطار است نه شام و ما با ۸-۹ تا استان های ایران توانستیم دعوت بکنیم با کمک بخش خصوصی و واقعا چقدر مهم است کار کردن با بخش خصوصی، دعوت کردیم افطارهایشان را بیاورند، می دانید شما استاد این موضوع خودتان هستید ما در ایران بالغ بر ۵۰-۶۰ نوع حلیم و آش و سوپ داریم که اتفاقا بیشتر در افطار مصرف می شود. 


سوال:این را که گفتید استاد هستید البته استاد آن نیستم ولی ممکن است، بله حلیم با انواع چیز های مختلف در ایران سرو می شود. 
امامی: اصلا شما ببینید دوستان مان از کرمانشاه آشی را آورده بودند دوستان در مشهد آش شله دارند آش عباسعلی در اصفهان حلیم بادمجان، در یزد شولی دارند، در شیراز آش دیگری دارند حرف من این است که در واقع، بعد می رویم سراغ نان ها، می رویم سراغ شیرینی ها، همین زولبیا، این پرونده ای هم که ثبت شده به نام افطار. 


سوال: گفتید آش شله مشهدی ها الان حالشان دگرگون می شود 
امامی: شله یکی از خوشمزه ترین غذا های جهان است، من به جرات به شما می گویم و مقوی ترین آن، البته سرریز هم به آن می گویند.


سوال: این ها همه الان ثبت شده است؟ 
امامی: افطار یک جا ثبت شده، ما به نمایش در آوردیم که وقتی می گوییم افطار و البته سنت های وابسته به آن، یک بخشی از آن غذا است، بعد معنوی آن افطاری دادن است. اکرام که مردم ما الحمدالله در این ماهی که شب آخر آن است بسیار موفق بودند در اکرام و اطعام، وقتی روایت می گوید ولو به یک تکه خرما به دیگران بخوران، این یعنی یک فرهنگ انسانی فوق العاده بزرگ، دنیا دنبال صلح می گردد بیاید در افطار پیدا کند، ما می گوییم من غذای شما را می دهم شما غذای من را بده هر دوی ما ثواب می بریم و دیدید وقت افطار مردم به هم افطار می دهند می گویند بگذار از دست من افطار کند، این ادامه اش می شود فرهنگ محبت یا مثلا آوا ها و نوا ها، همه ی این ها در پرونده آمده، ما سعی کردیم این را در مراسم پریشب که در سعد آباد بود نشان بدهیم، در مورد غذا ها تاکید می کنم، در میراث ناملموس غذا هم می شود ثبت شود.

از ایران فکر می کنم الان من فهرست را نگاه کنم می دانم که نان لواش ایران که مشترک با ترکیه ثبت شده، ما در ثبت غذا ها کمتر توفیق داشتیم تا ثبت مثلا آیین هایمان، الان شما می دانید ما سال گذشته هم اعلام کردیم در همین دولت هم این اتفاق افتاد شب چله یا یلدا هم ثبت جهانی شد و این هم در فهرست جهانی قرار گرفت و بسیار بسیار مبارک است برای ما که شب یلدا به عنوان یک سنت، یک عادت، یک آیین در مورد غذا ها، ما الان دو شهرمان در شبکه ی شهر های خلاق جهانی می دانید بالغ بر ۱۴ شهر ایران در شبکه شهر های خلاق ثبت شدند، شهر های خلاق همین صنایع فرهنگی، یعنی شهر هایی که ذات شان مولد فرهنگ است، دو شهر، کرمانشاه که ثبت شده، رشت هم فکر می کنم ثبت شده یا در مسیر ثبت است ولی رشت هم هست، ثبت ملی دوستان مان در وزارت میراث همین سال گذشته حدود ۲۰۰ غذای گیلانی را ثبت ملی کردند با پرونده، برای این که این ها حفظ بشود و مردم نروند سراغ خوردن، من اسم بعضی از غذا ها را نمی آورم که تبلیغ شان نشود، البته ما غرب ستیز نیستیم ما با همه ی جهان تجربه می کنیم ولی آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد یا آن نظام سلامت یا آن نظام. 


سوال: دیگر غذا های خودمان را یادمان نرود 
امامی: بله، راه آن این است که بتوانیم در گردشگری از آنها استفاده کنیم. 


سوال: الان بسیاری از غذا های خودمان را دیگر نسل جدید بلد نیستند با این که بعضی از این غذا ها غذا هایی است که در ۱۰ دقیقه ۲۰ دقیقه آماده می شود غذای پرهزینه و پرخرجی نیست مثلا مثل کالجوش باز مشهدی ها به آن قروتی می گویند و .. 


امامی: پس ما یک مباحثه ی اصفهانی مشهدی بکنیم می خواستم بگویم بریونی اصفهان را فراموش نکنید که فقیر و غنی می توانند بخورند فقیر تیلیت آن را می تواند بخورد غنی گوشت آن را هم می تواند بخورد یک غذای میان طبقاتی است. من کارشناس غذا هستم وارد شوید تمام نمی شود. 


سوال: عرضم این است که بعضی از این غذا ها برغم این که ارزان است و برغم این که بسیار سهل الوصول است یا سهل الطبخ است، خیلی ساده به دست می آید و ساده پخته می شود و ارزان است خاصیت هم دارد، مثل همین مثالی که دارید می زنید. 
امامی: و با طبع و اقلیم و سلامت ایرانی ها هم عجین است می دانید الان ما به شدت از طرفی در فضای زیست محیطی تغییر اقلیم را داریم، داریم خشک و گرم می شویم و این می دانید بدن ما، مزاج ما، بروید پیش متخصصین طب، وقتی ما غذا های ایرانی را می بینیم، می بینیم متناسب با انواع طبع ها و شرایط است و مثلا در شرایط فعلی، خورش که می دانید، حالا این دارد روی پرونده ی جهانی آن کار می شود کلا خورش برای شرق است البته در شبه قاره هم خورش ها بسیار متنوع هستند اصلا هر خورشی به شدت با تعدیل تبایعی انسان ربط دارد، من در سفره ای در رشت عزیز نشستم و دیدم و رستورانی را دیدم که البته رستوران ویژه ی حوزه ی خوراک شناسی است، می دانید ما در این ها کار نکردیم، گردشگر از دنیا مفصل برای این ها می آید که در آن واحد ۳۶ نوع خورش گیلان را می تواند سرو کند یعنی توزیع کند و طبخ کند، آدم باورش نمی شود این پیاله های خورش را که می بیند حالا ممکن است گوشت در این ها گاهی گوشت سفید است، گوشت قرمز است، گاهی مرغ است ماهی است ولی خورش یک طعم. هیچ دوتای این ها یک طعم ندارد و شبیه هم نیست.


سوال: حالا برای همین چه کردید؟ فکر می کنم که دیگر کار شما است 
امامی: ما در دوره ی جدید همه ما در دولت دنبال این کار افتادیم در اعضای شورای فرهنگ عمومی، در جریان شورای فرهنگ عمومی دوستان ما در حوزه ثبت دوستان ما در وزارت میراث که بسیار از آنها تشکر می کنم الان جدیت دارند، الان گفتم غذا های گیلان اخیرا ثبت ملی شد، همین طور غذا های دیگر شهر ها ثبت ملی شد، در بحث ثبت جهانی باید بپذیریم که سهمیه داریم یعنی می دانید اصلا بیشتر از سهمیه شما نمی توانید بروید به صورت مشترک هم غذا های مشترک کمتر داریم و این گام بعدی آیین ها است، جشنواره های غذا است، همین الان یک کار بزرگی که داریم انجام می دهیم البته سال گذشته باید محقق می شد مشکلات مالی نگذاشت، در واقع رویداد های بزرگی در حوزه ی غذا، سفره و خانواده است که همین جا هم دعوت میکنم استانداران و شهرداران مختلف را که با دبیرخانه در تعامل باشند.

ما برنامه ی ملی ترویج غذای خانوادگی را آماده کردیم که نیازمند این جشن ها یا فست ها به قول غربی ها است و مردم با اطلاعیه آشتی نمی کنند با غذایشان، باید بیایند در این گردهمایی ها، همین اتفاقی که باز فکر می کنم در پاییز سال گذشته افتاد، ذیل همین رویداد با کمک دوستان مان در مجموعه ی خاتم الاوصیاء ما برای اولین بار در کرمان رویداد ملی نان داشتیم و از بیش از ۲۰ استان ایران انواع نان و شیرینی، باز می گویم وقتی می گوییم شیرینی، شیرینی های پرشیرین واقعا در فرهنگ ما کمتر بوده، شیرینی هایی که با نان نزدیکی دارند من می گویم، مثلا شما کماج را ببینید چقدر با نان نزدیک است حتی می شود افطار به جای نان خورد، یک جشن نانی برگزار شد و آنجا در واقع ترویج رفتن به سمت نان سالم بود، یک برنامه ی نان سالم تهیه شده الان در تعامل با دوستان مان در وزارت بهداشت هستیم که این را. 


سوال: چقدر این ها فراگیر شده یا می شود؟ 
امامی: قبول دارند که توان ما در نظام فرهنگی کشور محدود است.


سوال: اجازه بدهید که، من نمی خواهم که فرمایش شما را قطع کنم، اما این طور می خواهم بگویم قبول دارید اگر طراحی درستی بشود این جشنواره ها، می گیرد، یعنی اصلا تبلیغات آنچنانی نیاز ندارد، که شما تبلیغات مثلا در صدا و سیما هم نیاید و مردم در رسانه ی ملی هم نشنوند در فضای مجازی یا همین طوری سینه به سینه گوش به گوش می شنوند آقا فلان جا یک چنین برنامه ای هست خیلی برنامه ی خوبی است ارزش رفتن و دیدن دارد. 
امامی: باز هم می گویم ما اتفاقا، چون باید این ها را جزء شاخص های عملکردی ما آمده بود، همین امروز اتفاقا به دوستان می گفتم، گفتم لازم نیست این را بعنوان شاخص عملکردی خودمان بدانیم، واقعیت این است که جشن های مربوط به محصولات باغی و غذا در فرهنگ عمومی مردم وجود دارد فراگیرسازی نیاز دارد، همین الان در اقصی نقاط ایران وقتی یک محصول آغاز بهره برداری آن شروع میشود جشن برداشت هست، سال های سال است بزرگ ترین منطقه ی تولید زرشک و بهتر است بگویم تنها منطقه ی تولید زرشک در جهان خراسان جنوبی ما است، سال های سال است جشن زرشک برگزار می شود، این ما هستیم که باید این را به لایه های دیگر پیوند بزنیم لذا می خواهم بگویم ما مستقیما در بحث جشن ها و جشنواره ها ادعا نداریم که در تمام ایران، چون واقعا این ها مردمی است، اصلا بالا به پایین نیست، یک روش جدیدی برای این است.


سوال: اصلا مردمی باید باشد کسی نمی گوید شما برگزار کنید. ولی آیا مثلا می گویم نمایشگاه قرآن برگزار شد و تمام شد و رفت؟ بخش غذایش کجا بود؟ یعنی کنار نمایشگاه قرآن ما طبق معمول دوباره فروشگاه ها و غرفه های مختلف؛ لباسش، خیلی چیز های متفرقه هم بود. 
مجید امامی: غذای سالم بود، ولی حرف شما را قبول دارم،قرآن می فرماید «فالینظُر الانسانُ اِلاّ طَعامِه» خوراک و آشامیدنی های سلامت محور قرآنی را باید یک بخش جدی در نمایشگاه قرآن مان باشد، هست، اما هدفمند نیست. من قبول می کنم این نقد را و ان شاءالله در سال های آینده همکاران عزیزمان که یکی از بزرگترین رویداد های کشور نمایشگاه قرآن است. 


سؤال: دوباره اجازه ندهید باز غذا های دیگر؛ فست فود ها و غیره.
امامی: بله وقتی بیرونش می آییم همه فست فود است. 


سوال: بله، بیرون یعنی مجموعه خود مصلی. 
امامی: داخل نمایشگاه سنتی داشتیم. داخل نمایشگاه غذای سالم یا به عبارتی دمنوش ها، مسأله اصلی...


سوال: نه آن ضمیمه غذا در نمایشگاه قرآن دیگر همان چیز هایی است که در هر نمایشگاه و برنامه دیگری است. 
امامی: ما در بعضی مسائل از نو شروع کردیم دوباره به خاطر این که فکر می کردیم برخی عرصه ها، عرصه، گفت خلاصه این عرصه جولان تو نیست، عرصه ما نیست. ما فکر می کردیم در نظام فرهنگی در مورد جشن ها، آیین ها، غذا ها، خوراک، پوشاک اصلاً ما نباید در مورد اینها صحبت کنیم، اینها مال حوزه وزارت کشاورزی و وزارت صمت است که ما خیلی از تعامل با آنها لذت می بریم و راضی هستیم. می خواهم بگویم همین که در همین ثبت روزمحصول ها، از این هفت روزمحصول؛ بسیارش قرآنی است، یعنی اتفاقاً یک فرهنگ قرآنی را یدک می کشد. همین ماجرای عسل و رطب که بیش از چهار تا پنج بار رطب و نخیل و نخل در آیات شریف قرآن آمده، اینها یک نشانه است برای اولولالباب، نکته مهم این است؛ ما در بیش از هشت استان کشورمان به راحتی صنعت نخل داری، نخلستان و خرما، ... حالا این نکته را بگویم؛ عید فطر، عید بزرگی برای ایرانی ها و مسلمانان، شاید میزان آیین مندی عید فطر برای مردم ما در خوزستان و جنوب ایران خیلی بیشتر باشد. دشداشه جدید را مردم خوزستان می خواهند سفارش بدهند و بدوزند، دیگر از شب های میانی ماه رمضان سراغ پارچه فروش ها، این بازار شکل گرفته و لباس نو، می خواهم بگویم آیین ها کم و زیاد دارد ولی در مجموع عید است و صله رحم در عید فطر، نماز عید که ان شاءالله فردا به امامت مقام معظم رهبری در تمام شهرها، حرفم این است که اقتصاد آیین ها مورد توجه قرار نگرفته، فرمایش شما هم همین است، چون وقتی اقتصاد مورد توجه قرار بگیرد زنجیره اش شکل می گیرد، می رود جلو و ما نمایشگاه قرآن بخش غذا نداریم.


سؤال: پس وعده اش را برای سال آینده دادید؟
امامی: البته همکارانم در معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ؛ تولیت نمایشگاه را دارند ولی من مطمئنم که دوستان...


سؤال: همکار هم هستیم، یعنی شما بیایید بگویید که ما این تجربه مثلاً جشنواره نان را داشتیم حالا بیاوریم در...
امامی: من این قول را می دهم که با توجه به این هفت روز محصول و محصولات باغی که در قرآن کریم هم آمده، حتماً ان شاءالله در سال آینده در نمایشگاه قرآن مردم یک بخش غذای سالم را خواهند دید .


سؤال: الان نمایشگاه کتاب هم در پیش است. یک ماه وقت دارید.
امامی: در شورای سیاست گذاری باید این مطرح شود. چون هر دفعه نمایشگاه کتاب، کتاب است. 


سؤال: نمایشگاه کتاب خودش را کاری نداریم، ولی کنارش همین غرفه های غذایی که شکل می گیرد که همیشه هم هست شما می توانید ورود کنید بگویید اینجا بیایید این ظرفیت را بگذاریم در انحصار غذای ایرانی، نان ایرانی، شیرینی ایرانی، آن هم نه اسمی و صوری، چون یکی از موارد وقتی می آید برگزار می شود، می بینید همان آدم های قبلی دوباره آمدند بالای آن نوشتند غذای ایران، فردا می زنند پیتزای اصیل ایرانی مثلاً. 
امامی: ما در کرمان از ۲۰ استان نانوا و شیرینی پز آمده بود که امیدوارم در بقیه استان ها هم اتفاق بیفتد، برنامه ریزی برای امسال شده، به قول شما چطور این همه ظرفیت نان سالم ایرانی چرا نباید بیاید در کنار نمایشگاه کتاب که به قولی هفت میلیون، پنج میلیون روز بازدید دارد یا با تکرار بازدید دارد. حرف جنابعالی درست است ولی آن چه که در استان ها باید اتفاق بیفتد، الان این زمینه سازی بوده، چه ثبت افطار در میراث ناملموس جهانی که گفتم آیین اعلامش پریشب اعلام شد. چه روزمحصول ها چه دیگر آیین ها، این آیین ها، سنت ها و میراث ناملموس ایرانی؛ محور وحدت جامعه ایران و جامعه اسلامی هم هستند.

شبکه العربیه پریشب از من می پرسید نسبت افطار با وحدت در جهان اسلام چیست؟ گفتم ببینید اگر وحدت را فقط سیاسی تعریف کنیم، اما وحدت فقط سیاسی نیست. وحدت؛ فرهنگی هم هست. ما متأسفانه وحدت را همیشه سیاسی تعریف کردیم. بسیاری از مردمی که ممکن است به لحاظ سیاسی با منِ نوعی هم زبان نباشند، به لحاظ فرهنگی هم، لذا همان مردم هم دوست دارند در منطقه شام، سوریه، لبنان و فلسطین عزیز؛ لباس، خوراک، موسیقی و آداب و سنن آنها را دوست دارند و آنها را نزدیک می دانند با آداب و سننشان. شما ببینید ما چه غذای مشترکی در کل جهان اسلام داریم که یک معنای مشترک را ساعت می کند و از شخص اول جهان اسلام؛ پیامبر اعظم تا کنون ما خاطره، روایت و حرف و حدیث در موردش داریم؛ خرما.

این وحدت فرهنگی در حوزه لباس می آییم؛ ببینید چه وحدت فرهنگی داریم؟ افطار یک وعده غذای معنوی است که آخرین افطار را احتمالاً در ماه رمضان امسال، ان شاءالله سال دیگر هم درک کنیم ماه مبارک را که در این دعا های شب های آخر هم هست، یک وعده غذایی که مشترک بین مردم در این پرونده هم ثبت و نوشته شده، پرونده ای که نهمین ماه قمری را مردم مسلمان از اذان صبح روزه دارند، همه ما یک معنا داریم از افطار، حدود دو میلیارد مسلمان یک معنای مشترک را از یک امر ظاهراً فرهنگ مادی دارند، اینها را ما توجه نکردیم، رسانه های غربی آمدند جنگ، فقر و خشونت را بازنمایی کردند بین خود ما هم اختلاف انداختند، فکر می کنیم که مثلاً این مال عرب هاست، مال ایرانی هاست، ما با عرب ها ۶۰ تا ۷۰ درصد اشتراک فرهنگی داریم در زندگی روزمره مان و باهم داریم زندگی می کنیم و حالا مرز های ایران هم که نمادی از این تفاوت ها و تنوع فرهنگی است و امیدوارم در راستای همین بحث یک خرداد معادل میلادی آن، روز تنوع فرهنگی است که ما از سال گذشته، آیین ملی روز جهانی تنوع فرهنگی را برگزار کردیم و سندی را در این زمینه تنظیم کردیم، تنوع فرهنگی اقوام و فرهنگ های ایرانی فوق العاده مورد توجه است و بدیهی است باید حفظ شود، ما نمی خواهیم همه به یک زبان صحبت کنند، می خواهم بگویم اینها محور وحدت است. 


سؤال: برای لهجه ها چه کار می کنید و چه کار کردید؟ چه برنامه ای دارید؟ لهجه ها از همان اتفاقاتی است که دارد از بین می رود؛ یک بخشی ناشی از این بوده که در یک دوره ای بسیاری از ما مثل من فکر می کردیم که اگر به لهجه خودم صحبت کنم مثلاً بد است، حالا ما خراسانی ها یک خرده در این قصه ضعف هم داریم، یعنی لهجه خودمان را شاید دوست نداشته باشیم یا تلقی من این است، برخلاف شما اصفهانی ها یا بسیاری از دیگر اقوام ایرانی که لهجه خودشان را دوست دارند و مثلاً در محیط کار، دانشگاه و ... باهم با لهجه و زبان خودشان صحبت می کنند. اما الان خیلی نسل جدید دارند در شهر های کوچک و روستا ها دارند با لهجه شبیه و نزدیک به مردم تهران صحبت می کنند. 
امامی: لهجه به قول خودمان، شبه معیار، مثلاً که نداریم چنین چیزی. اولاً جزو مسأله های ملی و جهانی است؛ مسأله زبان های در حال زوال؛ این یک اصطلاح است، هر سال من خودم هم حضور داشتم، سازمان یونسکو اطلسی را بر اساس خوداظهاری کشور ها منتشر می کند از زبان های در حال زوال، البته اعم از زبان و گویش و ... را می گویند. الان شما می دانستید ما یک زبان داریم در ایران جَدگالی؟ اسمش را شنیده بودید؟ 

مجری: نه. 
امامی: ما یک زبان بسیار فاخر و محترم در جنوب شرقی ایران داریم که متر به متر این خاک مقدس است، به نام زبان جدگالی.


سؤال: در منطقه سیستان؟
امامی: در بلوچستان غیر از بلوچی، نمی شود گفت یک گویش است، تقریباً شاخص های یک زبان را دارد. این اعلام می شود، ما هم اظهار می کنیم، دوستان مان هم اظهار می کنند در کمیسیون ملی یونسکو که به آنها هم خسته نباشید می گویم و آنها اعلام می کنند، در این دو سه سال اخیر هم اعلام کردند فکر می کنم حدود ۱۳ زبان و گویش ایرانی در معرض زوال هستند. در معرض زوال یعنی کسی دیگر به آنها گویش نمی کند. آنها مسأله شان این است که دیگر کسی نیست به آن زبان گویش کند، این زبان نابود می شود. نابودی یک زبان و گویش؛ نابودی یک فرهنگ است. اولاً برای حفظ، دوستان مان در دایره المعارف بزرگ اسلامی سال ها قبل یک کار خوبی را انجام دادند که تقریباً ضبط صوتی آواها، واج ها و جزئیات فکر می کنم بیش از ۲۶۰ زبان و گویش ایرانی انجام شده، من باز این جا اقرار می کنم به کم کاری همه ما، البته اندیشکده ها و مراکز مرتبط با این حوزه وجود دارد، من فکر می کنم ما این حمله ای که به زبان فارسی شده و در مقابل آن؛ پاسداشت زبان فارسی که شما هم در صدا و سیما خیلی زحمت می کشید و زبان معیار را جدی می گیرید و کار درستی هم هست، ما را از پاسداشت گویش ها و زبان های متنوع غیرفارسی ایران زمین غافل کرده و من این انتقاد را دارم به خودمان و همه. 


سؤال: شاید چاره ای نداشته باشید، شاید هم داشته باشیم؟
امامی: یکی از موفق ترین جا ها صدا و سیما بوده، من اصلاً اهل تملق نیستم. به خاطر شبکه های استانی، شبکه های استانی صدا و سیما یکی از موفق ترین پروژه های ملی و جهانی در نگهداشت زبان های محلی است. من اصلاً اهل تملق نیستم و همیشه می دانید نقد سازنده، لکن این ماجرا باید در نظام آموزش و پرورش مثلاً من در استان سمنان رفتم بازدید، عزیزان مان آمدند در خود نظام آموزش و پرورش و شورای فرهنگ عمومی، کتاب رسمی آموزش لهجه ۳، می دانید در همین استان سمنان حداقل سه گویش کاملاً مختلف داریم که اصلاً نمی فهمیم؛ گویش سرخه ای، مهدی شهری و سمنانی.

کتاب سمن فون بود یا نمی دانم چه، کتاب آماده کرده بودند برای بچه ها، چون بچه هایشان دیگر نمی توانند سمنانی حرف بزنند، بچه ها دیگر نمی توانند مهدی شهری صحبت کنند. می رویم به سمت گویش ها، شما بروید در جنوب غرب استان اصفهان، ببینید چه گویش هایی وجود دارد، اینها دارد از بین می رود، باید نظام آموزش و پرورش در زمینه گویش ها کم کاری دارد. من به عنوان دبیر شورای فرهنگی این را تأکید می کنم. نظام آموزش عالی ما در مطالعات اینها کم کاری دارد.

فی الجمله در پاسداشت گویش ها و زبان ها باید در نظام آموزش و پرورش مان باید در رسانه های خود کار بیشتر کنیم. من خودم شخصاً معتقدم وضعمان خوب نیست و در این سند پاسداشت تنوع فرهنگی اقوام ایران که به زودی نهایی می شود یعنی ما قول داده بودیم تا قبل از روز جهانی تنوع فرهنگی بعدی، پارسال که شروع کردیم این ان شاءالله ثبت شود. من الان مجدداً از عزیزان مان خواهشم این است که کمک کنند، یک سند مختصر است. اینجا تبدیل شده است به یک الزام.

یک کنوانسیون جهانی دارد تنوع بیان های فرهنگی، به دلیل بعضی از...، ما باید عضو کمیسیون ها شویم در مجلس، همین کنوانسیون میراث ناملموس ما عضوش هستیم. این کنوانسیون را به دلیل عدم تصویب مجلس، ما عضوش نیستیم. کنوانسیون تنوع را، البته ما حق تحفظ داشتیم آن جا و هیچ اشکالی هم ندارد، بخش هایی از آن را می توانیم نپذیریم. ولی خود کنوانسیون؛ فی الجمله و کامل تصویب نشد. این را می سپارم به دوستان مجلس و مجلس جدید، واقعاً بنشینید بررسی کنید دوباره، آن کنوانسیون جهانی ایراداتی دارد، سند ملی که خودمان می توانیم داشته باشیم، لذا شورای فرهنگ عمومی پیشگام شد یک رهنامه یا متن راهبردی مختصری آماده کرد که ان شاء الله تقدیم شورای عالی انقلاب فرهنگی هم می شود، اگر رهنامه تنوع فرهنگی اقوام ایران که در آن زبان ها و اقوام ایرانی مورد توجه قرار بگیرد که این سیاست دولت هم است و واقعاً هم این دولت مخصوصاً، البته همه دولت ها زحمت کشیدند، می تواند ادعا کند که وحدت در کثرت و کثرت در وحدت را قبول دارد.

چون می دانید تا مسئله تنوع مطرح می شود، مسأله کثرت گرایی و تجزیه گرایی و اینهاست. زبان کردی برای ما بسیارمحترم است، زبان فارسی هم زبان رسمی همه ما ایرانیان است و زبان رسمی ماست، زبان ترکی، گویش لری، زبان بلوچی، زبان جدگالی، گویش هایی که در سیستان است؛ حرفم این است اگر این سند ان شاء الله تصویب شود، با این صداقتی که در دستگاه های فرهنگی هم است و مردم هم دنبال این هستند، شاهد یک توجه جدی تری به تنوع زبان ایران باشیم و این ترک فعل و این کم کاری را ان شاء الله امیدوارم زودتر جبران شود و ما شاهد روزی باشیم که لااقل هر ایرانی بداند نیاکانش به چه گویشی صحبت می کردند، افتخار کند به آن گویش، البته می دانید مهاجرت؛ قاتل تنوع است. شما خودت را نگه می داری، نسل بعدی ات به این زبان، البته بگویم در همه دنیا مهاجران درون کشوری سعی می کنند آیین ها و سنت هایشان را، ما باید کاری کنیم که کوچکتر ها و نوجوان ها...، برنامه ها برای آن داشته باشیم. 


مجری: یک برنامه هایی می تواند باعث شود حداقل آن چیزی که عرض کردم، شاید در بعضی اقوام و مردم برخی مناطق ایران که حس می کنم ما خراسانی ها جزوش هستیم، این که لهجه خودمان را شاید نه همه، بعضی هایمان کمتر شاید مثلاً دوست داشتیم آن چنان که مردم اصفهان دوست داشتند لهجه خودشان را و حفظش کردند و حفظش می کنند وقتی می آیند تهران الان خود جنابعالی ته لهجه اصفهانی تان باقی مانده. 
امامی: من فوق تخصص لهجه اصفهانی دارم.


سؤال: ولی نکته اصلی اش این که ما اصلاً این را بد ندانیم و حفظش کنیم، همین طور لباس ها هم هست. در بعضی مناطق ایران که می روم، ازجمله در همین کردستان، من اولین باری که رفتم انتظار داشتم مردم را با لباس کردی ببینم در کوچه و خیابان و متأسفانه خیلی کمتر از چیزی بود که انتظار داشتم. باید برای اینها هم فکری کرد. 
امامی: چون گفتید کردستان، یکی از آیین های بزرگ مردم کردستان؛ دف نوازی است؛ و هزار دف و ... و یکی از مواضع دف نوازی؛ ایام عید فطر است. همین جمعه ای که در پیش داریم که جزو تعطیلات و سه روز عید فطر است، یکی از بزرگترین آیین های دف نوازی نمی دانم در کامیاران یا جای دیگر، چون من هم دعوت داشتم ولی فکر می کنم به خاطر مشکلات، همین دف نوازی، البته دیگر دف نوازی با لباس کردی انجام می شود؛ چه آقایان، چه خانم ها، یکی از آیین های بسیار معنامند و زیباست. ما باید افتخار کنیم به آن، البته مسئله پوشاک که فرمودید، از طرق دیگر هم ترویج پیدا می کند، یعنی این که وقتی ما مثلاً فلان آیین موسیقی را داشته باشیم، فلان آیینِ... اگر ازدواج ها به شیوه سنتی اتفاق می افتاد، لباس ها هم بیشتر در آنها استفاده می شد.

من در بسیاری از مناطق زاگرس نشین ایران می روم، باز خدا را شکر می کنم بچه ها و دختربچه ها می گویند درست است فرم مدرسه مان هیچ نسبتی با لباس سنتی ندارد ولی عاشق این هستیم عروسی شود، لباس محلی مان را بپوشیم و دختران کوچولو، دختر خانم ها و غیره. این جا من بگویم ما به دلیل مشکل مالی شاید وقتی روپوش مدارس برای دختر ها در دوره دبستان آماده می شود، نمی رویم اصلاً استفاده کنیم از نقش مایه ها و الگو های سنتی همان استان، یکی دو استان شروع کردند اخیراً حالا من، چون مسئولیت کارگروه مد و لباس را دارم، به دوستان مان در نظام آموزش و پرورش می گوییم، آنها هم دارند جدیداً توجه جدی می کنند که اجازه دهید لااقل روی این روپوش و مقنعه دخترانه، حالا در جنسش، یا طرحش یا در آرایه های روی آن، نقش مایه های استان بیاید.

نقش مایه های زیست بوم های مناطق لرنشین، کردنشین، بلوچ نشین و عرب نشین ما بیاید و این قدرت و اقتدار...، نگاه جهانی که این است؛ می گوید تنوع و سنت ها و میراث ناملموس عین قدرت است. منجر به قدرت نمی شود، عین قدرت است، دقیقاً تعبیر قدرت را در موردش به کار می برند و امیدوارم که البته زنجیره این نگاه اقتدارگرا به سنت ها و میراث فرهنگ عامه ایران تکمیل شود، یک جایی از این زنجیره هم نظام دیپلماسی ماست، یعنی عزیزان ما در دیپلماسی اقتصادی و فرهنگی هم باید حواسشان باشد که روی یک چنین میراثی نشستند و باید بر آن اساس کار کنند، روز های فرهنگی ایران در خارج از کشور خیلی مهم است که دوستان در سازمان ارتباطات دارند پیگیری می کنند و شهرداری ها و استانداری ها خیلی مهم هستند و من می دانم که الان عزیزان ما در استان های مختلف شهرداری ها و استانداری ها به این فکر افتادند که با کمک نظام دیپلماسی فرهنگی بروند خودشان را در شهر های مختلف جهان، مثلاً موضوع خواهرخواندگی را داریم تقویت می کنیم، دوستان ما در وزارت کشور سازمان شهرداری ها دارند توجه می کنند اینها اقداماتی است که شروع شده، مصوبه ای در این زمینه است، مصوبه ای داریم که در واقع توصیه می کند شهر های مرزی ایران خواهرخوانده شوند با شهر های مرزی آن طرف مرز، چون گاهی اوقات اقوام هستند باهم، چرا باید مرز تبدیل شود به کانون ناامنی، این مرز کانون امنیت، لطف و مطالفت و دوستی بوده، برخی این طرف فنس هستند و برخی آن طرف فنس، البته دشمن نمی خواهد بگذارد و مرتب می خواهد مرز را تبدیل کند به کانون تهدید و ناامنی. دولت است که دارد دنبال می شود و امیدوارم، چون زمینه هایش فراهم شده در سال ۱۴۰۳ حداقل شاهد ۱۵ پرونده خواهرخواندگی جدی بین شهر های ایرانی و جهان باشیم که به معنای تبادل فرهنگی است. 


سؤال: یک وعده بدهید که ما بعداً پیگیری کنیم از خودتان راجع به لهجه ها، غذای ایرانی یا لباس ایرانی.
امامی: من وعده می دهم که بیانیه راهبردی تنوع فرهنگی اقوام و زبان های ایرانی که سند راهبردی است ما اصطلاحاً می گوییم بیانیه، چون می خواهیم معادله انگلیسی آن را به کار نبریم. ان شاء الله تا قبل از روز جهانی تنوع فرهنگی تا یک خرداد به تصویب می رسد و این اولین سندی است که برخاسته از قانون اساسی، باز تأکید می کنم قانون اساسی ما طرفدار تنوع فرهنگی و فرهنگ های متنوع مردم ایران است. ان شاء الله به عنوان اولین سند مستقل بعد از قانون اساسی در این زمینه رهنمای فعالیت ها و الزام بر تلاش مسئولین برای ترویج تنوع های فرهنگی ایرانیان خصوصاً زبان باشد و ان شاء الله روزی دیگر نشود که بیاییم اینجا بگوییم ما همین الان در ایران ۱۳ زبان گویش در حال زوال داریم، خدا کند این دیگر متوقف شود.



نویسنده: newsBot
همرسانی کنید:
برچسب‎ها : گیلان رشت

نظر شما:

security code
طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان